عشق و احساس
عشق یعنی احساس و احساس یعنی انسان بودن پس همیشه انسان باش!
 
 

آمریکت نماد نقض حقوق بشر

در آن زمان روزنامه اينديپندنت گزارش مفصلي با نام 'پرونده هاي شكنجه و تاكتيك هاي بازجويي' منتشر كرد كه در آن به شرح رفتار افسران سيا در زندانهاي مخفي با سران القاعده پرداخت و اعلام كرد كه سيا در روماني و لهستان بازداشتگاه هاي مخفي در اختيار دارد و فقط تعدادي اندكي از مسوولان بلندپايه آمريكا به اضافه روساي جمهور كشورهاي ميزبان و افسران بلندپايه آن از اين بازداشتگاه ها خبر دارند.

در شرايطي كه آمريكا همواره از موضوع حقوق بشر به عنوان ابزاري براي سركوب ملتها استفاده مي كند، مستندات بسياري از موارد نقض حقوق بشر توسط اين كشور وجود دارد كه آن را بزرگترين نماد در اين زمينه مطرح مي سازد . برخي از نمونه هاي عيني نقض حقوق بشر در آمريكا كه ادعاي 'داعيه داري حقوق بشر ' توسط اين كشور را تا سطح ' اصلي ترين نقض كننده' اين حقوق درجهان به پايين مي كشد، به شرح ذيل است:



**
شكل گيري آمريكا در سايه نقض حقوق بشر
---------------------------------------------------
تعدادي از انگلوساكسون هاي مهاجر با هدف قرار دادن ساكنان اصلي قاره آفريقا، به سرخپوستان حمله مي كردند و آنچه رقابت جنگي آنها را شكل مي داد، كشتن تعداد بيشتري از سرخپوستان در منطقه بود؛ آن سوي ديگر، تاجران و دريانوردان آمريكايي نيز با سفر به سواحل آفريقا به فكر ربودن تعداد بيشتري از مردان قوي هيكل آفريقايي بودند تا آنان را به نام 'برده' به قاره جديد خود منتقل كنند. به اين ترتيب پايه هاي امپراتوري آمريكا بر خون سرخپوستان و عرق ناشي از بيگاري آفريقايي ها بنا شد.

**
ريشه هاي تاريخي - فرهنگي نقض حقوق بشر در آمريكا
--------------------------------------------------------------
سفيد پوستان مهاجر آمريكايي خود را نژاد برتر دانسته و بااعتقاد به اينكه حق قرباني كردن ديگران را دارند در مستعمرات جديد به نسل كشي 5/18 ميليون سرخ پوست پرداختند. آنان نژاد سفيد را برترين نژاد و پروتستان را برترين مذاهب مسيحي و حتي برترين اديان جهان دانستند.
منير العكش نويسنده عرب در كتاب خود به نام 'آمريكا و نسل كشي' مي نويسد :
'
فلسفه سياسي و فكري آمريكا مبتني بر استعمار و سرقت زمين ها و بيرون راندن صاحبان اصلي آن است از همين رو تفكر استعمارگرانه آمريكا با تفكر صهيونيستي يهودي كاملا مطابقت دارد. '
هرچند آمريكا با ادعاي دفاع از حقوق بشر بيشترين دخالت را در مسائل ساير كشورهاي جهان داشته، اما پرونده داخلي آن در اين خصوص بسيار وحشتناك است زيرا بيشترين موارد نقض حقوق بشر در پرونده داخلي اين كشور سنگيني مي كند.
'
اسكوت كريستياستون' در كتاب خود تحت عنوان '500 سال از زندان هاي آمريكا' از اين حقيقت پرده برداشت كه آمريكا پس از روسيه دومين كشوري است كه بيشتر شهروندان آن پشت ميله هاي زندان به سر مي برند.
آمار وزارت دادگستري آمريكا در تاريخ 14 مارس 1991 نشان داد كه تعداد زندانيان اين كشور در مقايسه با 12سال پيش از اين تاريخ، دو برابر شده و آمار ديگري نشان داد كه در سال 1998 به بيشترين تعداد خود رسيد. بنابر اين آمار، در نيمه سال 1998 حدود يك ميليون و 800هزار زنداني در زندان هاي آمريكايي در بند بودند در حالي كه اين تعداد درپايان سال 1985، 744هزار و 208 نفر به ثبت رسيد. از ژوئن 1998 از هر يكصد هزار آمريكايي 668 نفر زنداني بودند كه اين رقم در سال 1985 با عدد 313 نفر به ثبت رسيد.

**
رفتار وحشيانه پليس آمريكا با زندانيان
---------------------------------------------
گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر در سال 1998 پليس آمريكا را به نقض حقوق بشر و رفتار وحشيانه در برابر افراد دستگير شده متهم و اعلام كرد كه مسوولان محلي، فدرال و وزارت دادگستري آمريكا از برخورد با موارد نقض حقوق زندانيان اجتناب مي كنند. براساس مستندات اين سازمان رفتارهاي وحشيانه پليس آمريكا شامل تيراندازي بي دليل به قربانيان، حمله و كتك شديد، خفه كردن آنان و رفتارهاي مشابه بود كه با منشورهاي حقوق بشر در تناقض است.
روزنامه 'الحيات' در گزارش 11/10/1993 نوشت: اگر پليس را در حال دزدي، فروش مواد مخدر يا دريافت رشوه و چشم پوشي از جنايت مشاهده كردي يا شاهد حمله او به يك شهروند بي گناه باشي چه خواهي كرد؟ آيا باور مي كني؟ البته در نيويورك باور اين اعمال دشوار نيست.
اين گزارش وقايع مفصلي را در مورد فساد پليس آمريكا در يكي از بزرگترين، ثروتمندترين و مشهورترين شهرهاي آن ارائه داد. به نوشته اين روزنامه پليس آمريكا كه اداره زندان ها را برعهده دارد، نقض چنين مواردي را در حق شهروندان آمريكايي در داخل اين كشور مرتكب مي شود. پس، فعاليت سازمان اطلاعات مركزي آن در قبال مردم ساير كشورهاي جهان و به عبارت ديگر جذب عاملان خطرناك نقض حقوق بشر در نهادهاي اطلاعاتي، به خوبي بيانگر منطق مافيايي اين نهاد است.
به همين منظور سازمان حقوق بشر در سپتامبر 2001 خواستار قطع اقدامات دولت جرج بوش از سياست ترور خارجي ها و جذب عوامل خطرناك نقض حقوق بشر در آژانس اطلاعات مركزي اين كشور شد.
اين درحالي است كه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا اعلام كرد كه افسران سازمان سيا كه در بازجويي هاي دردناك و غيرانساني افراد مظنون به تروريست، دست داشتند، تحت پيگرد قانوني قرار نمي دهد. به عقيده او اين افسران به دليل پايبندي به قانوني كه در آن زمان به آنان ابلاغ شده بود نبايد تحت پيگرد قرار بگيرند. به گفته وي هدر دادن وقت در مسائلي كه زمان آن گذشته، چيزي را حل نمي كند.
در يادداشت هاي دادستان كل آمريكا در زمان رياست جمهوري جرج بوش آمده است كه اجبار بازداشت شدگان به درآوردن لباس هاي خود و كتك زدن، بستن دستان و شكنجه آنان؛ ابزارهاي شكنجه به شمار نمي آيد.

**
زندان هاي مخفي آمريكا
------------------------------
'
هيومن رايتس' يا سازمان جهاني حقوق بشر، از وجود تعداد زيادي بازداشتگاه و زندان سري در كشورهاي مختلف خبر داد كه مراكز جاسوسي آمريكا اداره آن را به دست دارد و در آن شديدترين و زشت ترين شكنجه ها اعمال مي شود.
بنابر گزارش كميته وابسته به پارلمان اروپا، عوامل سازمان سيا در شش سال پس از حوادث 11سپتامبر براي انتقال زندانيان به خارج از آمريكا، بيش از هزار پرواز داشته و در فرودگاه هاي اروپايي توقف كردند. يكي از انجمن هاي مدافع آزادي هاي مدني در آمريكا از شركت بوئينگ به دليل كمك به سيا براي انتقال زندانيان به زندان هاي مخفي در خارج از آمريكا و اعمال شديدترين شكنجه ها عليه آنان، شكايت كرد.
همزمان سه سازمان جهاني حقوق بشر خواستار فاش شدن اين زندان هاي مخفي شدند و اعلام كردند كه در بين زندانيان،‌ كودكاني هستند كه هفت سال بيشتر ندارند و اين به نوبه خود بر شدت جنايت هاي آمريكا و نقض حقوق بشر توسط اين كشور مي افزايد.
در آن زمان روزنامه اينديپندنت گزارش مفصلي با نام 'پرونده هاي شكنجه و تاكتيك هاي بازجويي' منتشر كرد كه در آن به شرح رفتار افسران سيا در زندانهاي مخفي با سران القاعده پرداخت و اعلام كرد كه سيا در روماني و لهستان بازداشتگاه هاي مخفي در اختيار دارد و فقط تعدادي اندكي از مسوولان بلندپايه آمريكا به اضافه روساي جمهور كشورهاي ميزبان و افسران بلندپايه آن از اين بازداشتگاه ها خبر دارند.

**
ظلم و فساد قضايي
--------------------------
براساس آمارها، سياه پوستان كه 12درصد ساكنان آمريكا هستند، 42درصد زندانيان را تشكيل مي دهند. آنان فقيرترين و مظلوم ترين گروه جمعيتي آمريكا هستند و تبعيض عليه آنان در سيستم قضائي به خوبي نمايان است زيرا سياهپوستان و مهاجران در دادگاه ها با مجازات هاي شديد روبه رو مي شوند.
دراين سيستم حتي كودكان نيز از سياست غيرانساني آمريكا در امان نيستند و جوانان آمريكايي آفريقايي الاصل، بيش از ديگران در معرض خطرات اين سياست بوده و يا در خصوص جرايم مشابه با سفيد پوستان با زندان هاي طولاني مدت روبه رو مي شوند.
آمريكا در كنار سومالي دومين كشوري است كه به بيانيه حقوق كودكان سازمان ملل نپيوسته است.

**
سياه و رنگين پوستان قربانيان اصلي
-------------------------------------------
بنابر گزارش يونيسف در سال 1998 اقدامات نژادپرستانه و نقض حقوق بشر در آمريكا عليه سياهپوستان، تاريخي ديرينه دارد از نمونه هاي بارز آن مي توان به موارد زير اشاره كرد:
*
تا نيمه قرن گذشته بر سردر بسياري از موسسات و باشگاه ها و رستوران ها با خط درشت نوشته شده بود' ورود سياه پوستان و سگ ها ممنوع' .
*
سياه پوستان بايد در اتوبوس و وسايل نقليه ديگر جاي خود را به سفيد پوستان مي دادند و يك سياه پوست حق نداشت اگر جايي براي سفيد پوستان نبود روي صندلي بنشيند.
*
در رستوران ها نيز به سياه پوستان اجازه نشستن نمي دادند و فقط در صورت ايستاده بودن آنها، حاضر به دادن غدا به آنان بودند. در سال 1950 نيز براي نخستين بار تعدادي سياه پوست روي صندلي هاي رستوراني در نورث كارولينا نشستند كه در نتيجه 53 نفر از آنان دستگير و به چهار ماه زندان محكوم شدند.
*
به اين موارد فقر و سكونت در خانه هايي بسيار محقر كه نمونه تبعيض اقتصادي است را بايد اضافه كنيم به گونه اي كه اين رفتارها، بسياري از سياهان را به طاعون زدگاني تبديل كرد كه اجازه ورود به اماكن تميز و ثروتمند را نداشتند همه اين رفتارها درحالي بود كه آمريكا با صدور منشورهاي حقوق انسان بر آزادي هاي فردي و مساوات در ساير نقاط جهان تاكيد داشت!
در سال 1990'يوسف هادكنر' جوان 16ساله سياه پوست با تعدادي از دوستان خود بر سر خريد ماشين با گروهي از سفيد پوستان اختلاف پيدا كرد كه نتيجه آن تيراندازي سفيد پوستان به سمت يوسف و دوستانش و كشته شدن اين جوان 16ساله بود.
ميانگين فقر بين سفيد پوستان آمريكا در سال 1992 به 3/15درصد رسيد درحالي كه 2/49 درصد سياه پوستان آمريكا زير خط فقر زندگي مي كردند از بين 34ميليون گرسنه بيشتر آنان سياه پوستان و سرخ پوستان يا ساير رنگين پوستان آمريكا بودند.

**
بيشترين آمار جرم و جنايت در آمريكا
--------------------------------------------
سازمان عفو بين الملل در سال 1998 اعلام كرد كه با وجود اينكه آمريكا قويترين اقتصاد جهان را دراختيار دارد، در بسياري از شهرهاي آن جنايت هايي درارتباط با بيكاري، بيماري، فقر، دزدي، سقوط اخلاقي، بي بندوباري و خشونت رايج است. اين گزارش تحت عنوان 'آقاي نفرين شده جهان' كه جبهه آزاديبخش مردمي تركيه آن را منتشر كرد، مي نويسد: آمريكا كشوري است كه بيشترين جنايت ها در آن رخ مي دهد و آنچه اين وضعيت را دامن مي زند وجود هزاران قبضه سلاح گرم و نيز رويكرد روزنامه ها، تلويزيون و سينماي آمريكا، به خشونت است در حالي كه استفاده از مواد مخدر به بالاترين ميزان خود رسيده و بي بندو باري رو به افزايش است و سالانه هزاران زن و دختر مورد تجاوز جنسي قرار مي گيرند.

**
نقض حقوق مسلمانان در آمريكا
--------------------------------------
مسلمانان در غرب به ويژه در آمريكا با موارد نقض حقوق انساني رو به افزايش، روبه رو هستند با اين تفاوت كه اين نوع نقض حقوق بشر به شيوه خشونت بار و خونبار نبوده و به نوعي پنهاني و غيرعلني اعمال مي شود.البته پس از حوادث 11سپتامبر 2001 از اين اقدامات پرده برداشته شد، اين حوادث به مثابه بهانه اي براي دشمني آشكار با آن گروه از كشورهاي اسلامي بود، كه فهرست آنان از قبل تهيه شده بود و پس از آن عرب ها و مسلمانان به شكل بي سابقه اي هدف قرار گرفتند. آمار اقليت هاي عرب مسلمان نشان مي دهد كه بيش از دو هزار حادثه در واكنش به حادثه 11سپتامبر در مورد آنان رخ داد و بنابر اعلام دفتر تحقيقات فدرال، جنايت ها عليه مسلمانان در سال 2001 در مقايسه با يك سال قبل آن 17برابر افزايش يافت. اما بسياري از تحليلگران واكنش ضد عربي و اسلامي پس از 11سپتامبر را در چارچوب مشكلي بزرگتر و كهنه تر دانسته اند كه در جنايت هاي نفرت از مسلمانان و عرب ها در آمريكا ريشه دارد.
شوراي روابط آمريكايي - اسلامي از افزايش 64 درصدي حوادث ضد مسلمانان در سال 2002 در مقايسه با يك سال پيش از حوادث 11سپتامبر خبر داد. اين گزارش موارد اصلي تبعيض، خشونت و سختگيري محدوديت هايي عليه مسلمانان آمريكا را شامل مي شود و از افزايش آن حكايت دارد.
بر اساس اين گزارش تعداد زيادي از مسلمانان پس از حوادث 11سپتامبر بازداشت و مورد بازجويي قرار گرفتند و از خدمات عمومي محروم شدند و تاجران مسلمان نيز هنگام انتقال سرمايه خود به خارج، آشكارا با محدوديت هايي روبه روشدند تا جايي كه از آنان خواسته شد مداركي ارائه دهند كه ثابت كند، تروريست نيستند.
دولت آمريكا نه تنها در داخل به وضوح به تبعيض نژادي عليه مسلمانان، سازمان ها و نهادهاي وابسته به آنان پرداخت بلكه براي ثبت مشخصات خارجي ها، شروط جديدي را به اجرا گذاشت كه فقط به دانشجويان و مسافران مسلمان محدود مي شد و اين روند به آنجا رسيد كه افسراني از طرف اف بي آي به طور دائم در برخي كشورهاي عربي از جمله مصر و عربستان مستقر شدند تا به بررسي دانشجويان متقاضي، ويزاي ورود به آمريكا بپردازند.
بنابر نظرسنجي موسسه 'گالوپ' براي شبكه 'سي.ان.ان' و مجله 'يو اس تو دي' 58درصد آمريكايي ها با اجراي اقدامات ويژه امنيتي در مورد مسلمانان و عرب ها از جمله آن دسته از كساني كه تابعيت آمريكايي دارند موافقت كردند و بر اعمال اين اقدامات هنگام سوارشدن آنان به هواپيماها تاكيد داشتند تا جايي كه 49درصد از كساني كه در اين نظرسنجي شركت كردند اعطاي كارت شناسايي ويژه به آمريكايي هاي عرب و مسلمان را خواستار شدند به گونه اي كه اين افراد از سايرين متمايز باشند.
برخي گزارشها حاكي است تعدادي از شركت هاي هواپيمايي آمريكا مانع از سوار شدن آمريكايي هاي مسلمان و عرب به هواپيما مي شوند آن هم به اين دليل كه نام آنان عربي و اسلامي است. از سوي ديگر پس از آنكه تعدادي از شركت هاي هوايي آمريكا درصدد اخراج كارمندان خود برآمدند؛ كارمندان مسلمان و عرب در صدر فهرست افراد اخراجي قرار گرفتند.

**
استفاده از بمب اتم و تسليحات شيميايي عليه ملت ها
---------------------------------------------------------
بنابر اعلام سازمان حقوق بشر و قانون بين المللي، آمريكا از انواع سلاح و با هر دستاويزي براي تجاوز به ملت ها استفاده كرده است كه بدترين آن استفاده از بمب هاي اتمي عليه مردم ژاپن در جريان جنگ جهاني دوم بود و پس از آن نيز با وجود ممنوعيت استفاده از سلاحهاي شيمايي بنابر معاهده سازمان ملل، اين كشور در ويتنام سلاح شيميايي به كار گرفت.
حمله آمريكا به ويتنام با رفتارهاي وحشيانه و ضد انساني سربازان آمريكايي عليه مردم اين كشور و تجاوز به زنان و دختران همراه بود و بسيار اتفاق مي افتاد كه براي شكنجه اسراي خود آنان را به ماشين بسته و تا پاي مرگ در مزرعه هاي برنج مي كشيدند يا آنان را از هواپيما و در ارتفاعي بالا پرت مي كردند.
مستندات بسياري از اقدامات ضد بشري نيروهاي نظامي آمريكا در كشورهاي افعانستان، عراق نيز به ثبت رسيده است.

**
تجارت مواد مخدر
----------------------------
كمتر جنگ، جنايت، بي بندوباري و يا تجارت مواد مخدر در آمريكاي لاتين را مي توان يافت كه آمريكا از طريق سازمان جاسوسي خود در آن دست نداشته است. مي توان گفت اين كشور در تمام كودتاهاي آمريكاي لاتين، با استفاده از به كارگرفتن هزاران مزدور، دست داشت.
پيش از سقوط شوروي سابق، رونالد ريگان رئيس جمهور سابق آمريكا حمله سختي را عليه اين كشور به ادعاي رهبري تروريست جهاني آغاز كرد و پس از فروپاشي شوروي سابق در سال 1990 واشنگتن ديگر از نقض حقوق بشر در روسيه سخن نگفت.
ديدگاه آمريكا در برخورد با حقوق بشر در جهان يك تفسير دارد و آن اين است كه نظام هاي متحد آمريكا حتي اگر ميليون ها نفر را دستگير، كشته و يا به گرسنگي بكشانند، نظام هاي دمكراتيك هستند اما نظام هايي كه با سياست هاي آمريكا مخالف هستند، حتي اگر تمام منابع و توان خود را براي حمايت از حقوق بشر و اجراي قوانين و آزادي هاي فردي و عمومي به كار گيرند، نظام هايي سركوبگر و استبدادي تلقي مي شوند.

**
نقض قوانين بين المللي
--------------------------------
پرونده آمريكا در خصوص استفاده از حق وتو در شوراي امنيت بي اساس بودن ادعاهاي آن مبني بر ميانجيگري بين كشورها و يا حمايت حقوق بشر در جهان را به خوبي نشان مي دهد.
در موضوع فلسطين اشغالي، آمريكا 720 بار در فاصله سالهاي 1968تا 1998 از حق وتو براي خنثي كردن قطعنامه هاي مربوط به حقوق اساسي مردم فلسطين به سرزمين خود، بيرون راندن فلسطيني ها، مصادره زمين هاي آنان و نيز ساخت شهرك هاي رژيم صهيونيستي، نقض مقدسات ديني، آزار و شكنجه زنان باردار تا سقط جنين آنان و اقداماتي از اين دست، استفاده كرده است.
آمريكا عليه قطعنامه 1983/3 كه در 15فوريه 1983 صادر شد و در آن كشتار اردوگاه هاي فلسطين صبرا و شتيلا را محكوم كرده بود، از حق وتو استفاده كرد و در قطعنامه 1987/2 مصوب 20فوريه 1987 نيز مبني بر محكوميت سياست مشت آهنين و شكستن استخوان كودكاني كه در انتفاضه اول با سنگ از خود دفاع كرده بودند به حق وتو متوسل شد.
در مه 2002 نيز آمريكا به تلاش هاي بين المللي براي ايجاد دادگاه جنايت بين المللي و محاسبه عاملان نقض حقوق بشر در سراسر جهان ضربه محكمي وارد آورد. هدف از ايجاد اين دادگاه در واقع فراهم كردن راهكاري براي مقابله بين المللي با نقض حقوق بشر به دست نظام هاي ديكتاتوري بود.
در آن زمان - دوره كلينتون- آمريكا درصدد برآمد تا از معاهده ايجاد دادگاه خارج شود و با وجود اينكه در 30/12/2000 بدون تاييد و به عنوان آخرين كشوري كه توافقنامه ايجاد دادگاه را امضا كرده بود، خيلي زود از آن خارج شد. البته اين اقدام آمريكا پس از آن صورت گرفت كه تمام تلاش هايش براي تحريك سازمان ملل و قرار دادن قانون آمريكا فراتر از قوانين بين المللي ناكام ماند.
سرانجام آمريكا از تصويب منشور رم خودداري و اعلام كرد به اين شرط آن را تصويب مي كند كه افسران و سربازان آمريكايي از لزوم حضور در برابر دادگاه به عنوان پيش شرط تصويب عضويت در آن مستثني شوند. به عبارت دقيق تر آمريكا از سازمان ملل خواست ارتش اين كشور را فراتر از قانون بين المللي در نظر بگيرد و نيروهاي آن بدون اينكه هيچ مرجع قضائي حق بازجويي و يا محاكمه افسران و سربازان آمريكايي در خصوص ارتكاب جرايم در حق ملت هاي مستضعف، را داشته باشد، از حق ارتكاب هر جنايتي برخوردار باشند.
نگاهي به پرونده سراسر تحقير قانون بين المللي توسط واشنگتن به درك بهتر پيشينه آمريكا در خصوص فرار از معاهده هاي بين المللي كمك مي كند.
يكي از نمونه هاي اين اقدامات آمريكا دخالت در نيكاراگوئه بود كه 75هزار قرباني ازجمله 29هزار كشته بر جاي گذشت. به همين دليل دولت نيكاراگوئه به دادگاه بين المللي متوسل شد كه اين دادگاه در 27 ژوئيه 1986توسل به زور آمريكا در نيكاراگوئه را محكوم كرد و آن را به پرداخت غرامت فراخواند، اما آمريكا در پاسخ به آن از تسليم شدن در برابر اين حكم سر باز زد و گفت كه دادگاه بين المللي را به رسميت نمي شناسد.
پس از آن، نيكاراگوئه از شوراي امنيت خواست قطعنامه اي صادر كرده و كشورها را به احترام به قانون بين المللي فراخواند، اما آمريكا در واكنش به حكم دادگاه بين المللي از حق وتو استفاده كرد و آن را نايده گرفت.
پس از آن نيكاراگوئه به مجمع عمومي سازمان ملل متوسل شد و پيشنهاد آن فقط با اعتراض آمريكا، رژيم صهيونيستي و السالوادور روبه رو شد.

**
قهرمان دورغين دفاع از حقوق بشر و نقض معاهدات بشردوستانه
--------------------------------------------------------------------------
نمونه هاي اقدامات آمريكا در اين خصوص عبارتند از :
-
نقض توافقنامه ژنو در سال 1949:
آمريكا در اين سال توافقنامه مزبور در خصوص اسيران جنگي و نقل وانتقال غيرنظامي ها در درگيري هاي نظامي را نقض كرد. در آن زمان به جز يك تبعه آمريكايي، اسيران جنگي طالبان و القاعده را تروريست دانسته و از ميدان جنگ در افغانستان به پايگاه گوانتانامو منتقل كرد و عليرغم رفتار وحشيانه اي كه با آنان داشت، درصدد محاكمه آنها در دادگاه ويژه نظامي، بدون رعايت عدالت، برآمد. اين اقدام برخلاف توافقنامه چهارم ژنو بود زيرا طبق اين توافقنامه آنان، اسيران جنگي محسوب مي شدند كه بايد تا پايان جنگ و تحويل اسيران به مسوولان كشورشان با آنان برخورد شايسته اي مي شد.
اما شهروندان افغاني نيز قرباني جنگ وحشيانه آمريكا شدند كه تفاوتي ميان غيرنظاميان و نظاميان قائل نشدند و با استفاده از سلاح هاي ممنوعه مانند بمب هاي خلاء، روستاها را كاملا با خاك يكسان كرده و در اين ميان هزاران نفر كشته شدند سپس نيروهاي آمريكايي به يك بيمارستان در خوست يورش برده و مجروحان را به قتل رساندند و از بين 12هزار نيروهاي طالبان كه به اسارت نيروهاي اشغالگر آمريكايي درآمدند فقط حدود 3500 تا 4000نفر زنده ماندند.
-
خروج يكجانبه آمريكا از توافقنامه ABM در خصوص منع توسعه موشكهاي بالستيك با روسيه
-
آمريكا پروتكل كيوتو در خصوص گازهاي گلخانه اي را امضا نكرد در حالي كه نخستين عامل آلودگي محيط زيست، ا نتشار اين نوع گازهاست كه به كره زمين آسيب مي رساند.
-
آمريكا كه خود را قهرمان دفاع از حقوق بشر مي داند مهم ترين توافقنامه هاي حقوق بشر از جمله توافقنامه بين المللي حقوق اقتصادي، اجتماعي، حقوق شهروندي و سياسي، توافقنامه بين المللي مبارزه با تمام انواع تبعيض نژادي، توافقنامه حقوق كودكان، توافقنامه بين المللي لغو مجازات اعدام و مبارزه با شكنجه و همچنين توافقنامه ويژه اوضاع پناهندگان را امضا نكرد و از توافقنامه مبارزه با توليد مين و استفاده از آن ضد مردم و نيز توافقنامه مبارزه با سلاح شيميايي و بيولوژيك خارج شد.
'
كاندوليزا رايس'، مشاور امنيت ملي دولت بوش در مجله فارين افرز- شماره فوريه 2000 - بر لزوم تجاوز از اصول ديرينه سياست خارجه آمريكا به گونه اي كه با مرحله پس از جنگ سرد متناسب باشد تاكيد كرد و گفت منابع انساني در سازمان ملل و نهادهاي آن پس از منافع ملي آمريكا جا دارد و بر اين اساس توافقنامه هاي مختلف به نوبه خود نمي تواند هدف باشد زيرا منافع آمريكا مبتني بر ائتلاف هاي قوي است كه مي توان آن را داخل سازمان ملل يا ساير نهادها تقويت كرد.
در واقع مسئولان آمريكا بين دو نوع جنايت تفاوت قائل هستند، جناياتي كه نيروهاي آمريكايي عليه دشمنان خود مرتكب مي شوند و نوع دوم دفاعي است كه ملت ها درمقابل تجاوزات رفته به آنها انجام مي دهند. نوع دوم به شدت موجب خشم آمريكا مي شود و در بيشتر موارد با فريب و نيرنگ آن را نزد افكار جهاني وارونه جلوه مي دهند، آنگونه كسي كه از وطن خود دفاع مي كند (مانند فلسطيني ها) تروريست محسوب مي شود.
جنگ آمريكا پس از 11سپتامبر به عنوان جنگ دروغين عليه تروريست، با اشغال افغانستان در نوامبر 2001 آغاز شد كه حمله به عراق در آوريل 2003 را به دنبال داشت.
از زماني كه آمريكا افغانستان را اشغال كرد تاكنون 600اسير بدون اتهام و يا دادگاهي در زندان گوانتانامو كوبا در اسارت به سر مي برند و واشنگتن بر خلاف معاهده ژنو آنان را زندانيان جنگي نمي داند و يا ساير حقوق آنان بنابر معاهده هاي بين المللي در خصوص حقوق بشر را به رسميت نمي شناسد.
در آمريكا حدود 1200 خارجي كه بيشتر عرب و از كشورهاي آسياي جنوبي هستند در چارچوب بازجويي مربوط به حملات 11سپتامبر بازداشت شدند.
گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر آمريكا در ژوئيه 2003 كه تحت عنوان 'كشتن شما براي ما آسان است' صادر شد بر دست داشتن دولت آمريكا در توطئه و تمام موارد نقض حقوق بشر در جنوب افغانستان تاكيد كرد و از همكاري نيروهاي اشغالگر آمريكا با سران جنگ كه دستشان به بدترين موارد نقض حقوق بشر آلوده است، انتفاد كرد.
بنابراين گزارش آمريكا در بودجه سال 2003 حدود 10 ميليارد دلار به سربازان خود در افغانستان كه حدود 9 هزار نفر بودند اختصاص داد، در حالي كه فقط 600ميليون دلار را به كمك اقتصادي اختصاص داد. در مورد عراق نيز آمريكا جنايت هاي فراواني در حق زندانيان اين كشور مرتكب شد و صدها اسير را در پادگان هايي در بيابان بدون آب سالم وامكانات اوليه بهداشتي، در حالي كه حق انتخاب وكيل نداشتند و دست هاي آنان با بندهاي پلاستيكي بسيار نازك بسته مي شد، كه جراحت آن ماهها طول مي كشيد تا بهبود پيدا كند، نگهداري مي كرد.
روزنامه الحيات چاپ لندن در تاريخ 15آوريل 2007 در مطلبي با عنوان ' سيلي آمريكا به قانون بين المللي' نوشت: كشتار مردم فلسطين، لبنان، افغانستان، عراق و سومالي نقض توافقنامه هاي ژنو به شمار مي آيد.
قانون بين المللي و توافقنامه سازمان ملل مبني بر ممنوعيت جنايت كشتار جمعي مصوب سال 1948 در ماده دوم خود، جنايت جنگي و كشتار را ممنوع دانسته و بر مجازات عاملان آن تاكيد كرده است و در توافقنامه هاي ژنو مصوب سال 1949 بر حمايت غيرنظاميان در زمان جنگ و در شرايط اشغال يك كشور تاكيد شده است.

**
آمريكايي كردن جهان
---------------------------
نقشه آمريكايي كردن جهان يكي از مهم ترين ابزارهاي سياست نژادپرستانه و امپرياليستي آمريكا به شمار مي آيد تا جايي كه گتئودور روزولت' رئيس جمهور آمريكا گفت ما قادريم جهان را آمريكايي كنيم، آهسته سخن گفته و چماق را بالا ببريد، در اين صورت مي توانيد تا دوردست ها نفوذ كنيد.
آمريكا تا به امروز به سياست مجازات دسته جمعي عليه تمام كشورهايي كه با منطق سلطه جويي آمريكا از در آشتي برنيامدند، متوسل مي شود. دراين ميان شركت هاي قاره پيما نماينده اراده سلطه جويي آمريكا در جهان هستند به گونه اي كه مي كوشند از بازار جهاني به عنوان ابزاري براي اختلال در توازن سازمان ها و برنامه هاي خاص حمايت اجتماعي در كشورهاي مختلف استفاده كنند و دراين مسير از رسانه هاي تاسيسي خود براي ايجاد تغيير مورد نظر در سطح داخلي و جهاني به كمك گيرند.
قدرت اقتصادي و مالي اين شركت هاي چند مليتي كه به سمت ادغام با يكديگر وتشكيل كارتل هاي بزرگ در حركت است به آن ها اين امكان را مي دهد كه دولت ها را به ويژه در جهان سوم هر چه بيشتر تحت فشار قرار دهد و بر سياست ها و تصميم گيري هاي آن ها تاثير بگذارد. براساس يك آمار سرمايه يكي از اين شركتها از كل درآمد ناخالص ملي 10 يا 15 كشور آفريقايي بيشتر است.
اين امر حاكي از آن است كه اين شركتها از تمام توان خود براي ترسيم مجدد نقشه اقتصاد جهاني و افزايش تسلط خود در بازارهاي جهاني و سمت و سو دادن سياست هاي آن بهره مي برند.

**
محدود كردن آموزش هاي اسلامي
-----------------------------------------
آمريكا در تلاش براي تحميل اسلام تغيير يافته در كشورهاي مسلمان است و اين تلاش ها پس از حوادث 11سپتامبر شدت بيشتري گرفت تا آنجا كه واشنگتن از گسترش موسسات اسلامي در كشورهاي مختلفي كه در آن نفوذ داشت، جلوگيري كرد و علاوه بر آن كوشيد مضمون درسي آنها را با اصلاحات پي در پي همراه سازد.
دكتر 'يحيي اسماعيل' استاد تفسير و حديث دانشگاه الازهر كه يكي ازقربانيان اصلاحات آموزشي است و در كنار ساير استادان و مدرسان الازهر به دليل مخالف با سياست هاي آمريكا، از آن اخراج شد در اين باره گفت: اين سياست هاي آمريكا از چند سال پيش به اجرا درآمد و بر اساس آن در برنامه هاي درسي تغييرات زيادي ايجاد شد و حجم درس هاي مذهبي كاهش يافت و به عبارت ديگر آمريكا حمله خود، موسوم به مبارزه با تروريست را فرصتي براي اصلاحات هر چه بيشتر برنامه هاي درسي و حذف برخي استادان و مدرسان دانست.
اين سياست ها در ساير كشورها مانند يمن نيز به اجرا درآمد به گونه اي كه دولت يمن به بهانه يكپارچكي برنامه هاي آموزشي، درصدد لغو موسسات علمي مذهبي و ادغام آن در آموزش هاي غير مذهبي برآمد.
مشابه اين اقدامات در يكي از كشورهاي اسلامي ديگر نيز رخ داد. آمريكا با صرف 100 ميليون دلار حدود هفت هزار مدرسه قرآني اين كشور را تحت نظارت و مراقبت قرار داد. يكي از اهداف اين برنامه كنترل مواد درسي اين مدارس و انتشارات وابسته به آن بود.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:آمریکت نماد نقض حقوق بشر, :: 20:9 :: توسط : پویا اس ام

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و احساس و آدرس pouyasm.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 77
بازدید هفته : 129
بازدید ماه : 128
بازدید کل : 45187
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content